رویای گــلشـن

بعد از مدتها مامانیت اومد پیش ما !!!

1392/11/16 21:33
نویسنده : خاله شبنم
241 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم

این چند روز مامانیت حساااابیییی درگیر آماده شدن برای عروسیی سارا جوون هستش

لباساشو تهیه کرده و از اونجائیکه تو توی دلش هستی و یه ذره همچین بگی نگییی تغییر سایز پیدا کرده ، داده اندازه زدن براش و خلاصه حسابی آماده ست ! مرتب هم با من تماس میگیره که تو چیکار کردی ؟! آماده شدی ؟! چی میپوشی ؟! و ...

خلاصه وقتی دید من و خاله شیرین مثل خودش آماده و حاضر نیستیم ، دست به کار شد و دیروز بعد ازظهر پا شد و اومد خونه ی ما . اول از همه مشخص کردیم که چی بپوشیم و بعدشم من رو هل داد توی بازار !!! تا کفش بخرم ! آخه من هی بهانه میاوردم که کفش مناسب برای لباسم ندارم و ...

خلاصه یه کفش ناناز خریدم و بعدشم رفتیم واسه شب حنابندون ، لباس خریدم و بعدشم چون دیر شده بود رفتیم و شام رو بیرون خوردیم . نوش جون تو هم باشه عزیزم ! آخه مامانیت چند وقت بود که هوس سمبوسه کرده بود ولی چون همچنان مهمان دارین ، نتونسته بود بخوره !!!!!!!

خلاصه اینکه شام خوزستانی هم خوردیم . جای همه ی دوستای گل مون هم خالی . بعدش هم اومدیم به سمت خونه ی ما ! عجیبا غریبا اینکه مامانت بعد از اینهمه مدت و بعد از کلی غر غر های من و نق زدن های من که اینهمهههه مدت مهمون داری و ما هیچی از دوران بارداریت رو نتونستیم درست و حسابی کنارت باشیم و ... ، بالاخره اومد که شب رو اینجا بمونه ! منم بهش قول دادم که کلی میشینیم و صحبت میکنیم و ... ولی بقدری خسته شده بودم که وقتی رسیدیم خونه دیگه نمیتونستم دوام بیارم از بی خوابی ! میدونم که خورد توی ذوقش ولی در عوض صبح ازش عذرخواهی کردم که ببخشید و از این جور حرفا ! اونم فکر کنم من رو بخشید ! صبح هم کنار هم یه صبحونه ی تپل مپل خوردیم و من اومدم سرکار و مامانیت هم موند خونه و با خاله شیرین ، وسط روز هر کدوم رفتن دنبال کار خودشون . اینم بگم بازم با مامانیت در تماس بودم مرتب و زحمت کشید و نوبت آرایشگاه رو هم واسه روز شنبه که میخوایم بریم عروسی ، ست کرد و دیگه خیال مون رو از بابت آماده شدن واسه جشن عروسی سارا جوون آماده کرد ! جای همه ی دوستای ناز و مهربونم حسابی خالیه ! مطمئنم حسابیییی به همه مون خوش میگذره ایشالا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سودابه
16 بهمن 92 21:44
سلام عزیزم بدینوسیله از شما و نی نی نازتون برای شرکت در جشن تولد آقا مانی نوه دلبندم دعوت به عمل می آید امید است با تشریف فرمایی خود رونق جشنمان را دو چندان کنید. منتظر قدوم سبزتان هستیم. اسپیکر ها روشن
خاله شبنم
پاسخ
سلام ، مرسی از دعوت تون دوست عزیز با کمال میل میام همیشه شاد باشین
مامان الناز
16 بهمن 92 22:36
جاي مارو هم خالي كنيد
خاله شبنم
پاسخ
چشمممم عزیز دلمم
سودابه
16 بهمن 92 22:42
سلام و ممنون از حضورتون میدونین اینجا وب نوه بزرگترمه محمد متین که ماه دیگه 3 سالش می شه اون برادر مانی هست .منم که دیدم نوه ها دارن عین برنج ایرانی ری میکنن همین جا رو کردم خونه مادر بزرگه.انشالله پستهام که صد تا بشه و سی دیش رو از نی نی وبلاگ بخرم رسما اسمش میشه خونه مادر بزرگه بازم ممنون از حضورت مهربون
خاله شبنم
پاسخ
سلام دوباره مرسیی که لطف کردین و پاسخ دادین چون سردرگم شده بودم ! خوشحالم که اینهمه ذوق و شوق دارین واسه نوه هاتون ایشالا زیر سایه شما و پدر و مادرشون به بهترین مراتبی که لایقش هستن ، برسن راستیییی !!! خونه ی مادربزرگه هزار تا قصه داره ! نه صد تا ! بازم تولد نوه ی کوچولوتون خجسته باد
♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
16 بهمن 92 22:44
سلام عزیزم خوبی شبنمم قشنگم ممنونم از محبتت منم همیشه از خوندن مطلب ونظرات زیبات در مورد مطالبم خوشحال میشم چون میدونم از عمق وجود ت مینویسی عزیزم چه خوبه که دوست خوبی مثل شما دارم نی نی نازمون ناز کن انشاله وقتی بدنیا بیاد اون موقع میگم محکم ببوسیش عزیزم انشاله همیشه به شادی وعروسی باشی وهمیشه بهت خوش بگذره درکنار خانواده عزیزت
خاله شبنم
پاسخ
ای جانمممم مینای نازنین تو خیلییی خیلییی لطف داری دوست قشنگم منم از داشتن دوست بسیار خوبی چون تو به خود میبالم و احساس شعف دارم مینا جونم حسابی جاتون خالیه ! یه جشن توووپ و باحال در پیش داریم که حسابییی خوش میگذره بهمون ! باید جشن عروسی خوزستانی ها رو ببینی تا بتونی تصور کنی چی میگم به امید دیدار
مامان ایمان
17 بهمن 92 2:41
سلام عزیزم همیشه شاد باشید وهمیشه عروسییییییی جای مارو هم خالی کنید والا این لباس انتخاب کردن تو عروسی یه مشکله که چی بپوشم چی نپوشم من اینجوریممممممممممم شبنم جون خوش به حالتوننننننننن بوسسسسس
خاله شبنم
پاسخ
سلام دوست مهربونم مرسیییی عزیزم ، دقیقا انتخاب لباس یکی از دشوارترین مراحل عروسی و مهمونی رفتنه هر چند که من به قدری از جشن رفتن و مهمونی رفتن ، هیجان زده و ذوق زده میشم که حد و حساب نداره عزیزم جای شما خالیه ، خودت و ایمان جونم
رومینا
21 بهمن 92 22:00
سمبوسههههههههههههههههههههه منم میخوام . همیشه به شادی ها . .
خاله شبنم
پاسخ
رومینا جونم جات حسابی خالییی عزیزمممم ، فدات . ایشالا واسه شما هم همیشه شادییی باشه