یک تشخیص غلط نسبتا بزرگ !!!
سلام عزیز دل خاله
امروز یکراست میخوام برم سر اصل مطلب
ماجرا از اونجایی شروع شد که دیروز مادربزرگت که چند روزی هست مهمون خونه ی شما هستن به همراه بقیه اعضای خانواده ی باباییت ، توی حموم حالشون به هم خورد و عقب عقب خوردن زمین و سرشون به سرامیک برخورد کرد و وضعیت بسیااار نگران کننده ای داشتن !
خلاصه اینکه سریع ایشون رو رسوندن به بیمارستان و خدا رو شکر بعد از کمی مداوا ، حال ایشون رو به بهبود رفت !
اما از اونجاییکه مامان گلشنت خیلی هول کرده بود و نگران شده بود و باید بگم که کلا خیلی خیلییی مراقب لحظه لحظه های با تو بودن هست ، بعد از اینکه از بابت مادربزرگت خیالش راحت شد ، رفت مطب دکتر خودش و خواست که چکاپ بشه که مبادا موضوع نگران کننده ای برای تو پیش اومده باشه !
ضربان قلبت که هیچ مشکلی نداشته خدا را صد هزار مرتبه شکر
و موقع سونو هم خانوم دکتر به مامانیت گفته : " دخترت کاملا سالمه و هیچ مشکلی نداره " !!!
مامانیت که تعجب زده شده بوده ، میپرسه پسرم ؟ یا دخترم ؟!
که خانوم دکتر فرمودن آخه کی به تو گفته بچت پسره ؟!!! مامانیت هم گفته خود شما !!! و خانوم دکتر در جواب فرمودن شاید اشتباه گفته باشم و الان صد در صد میگم که نی نی تو راهیت یه دخمله !
مامانیت هم بعد از مطب و معاینه با خاله شیرین تماس گرفت و ماجرا رو تعریف کرد
هنوز صحبتش رو ما متوجه نشده بودیم که نگاری گفت فکر کنم خاله گلشن داره میگه بچش دختره ! و کلییییی ذوق کرد ! آخه نگاری همش دوست داشت تو دخملی باشی
خلاصه اینهمه پروژه ی انتخاب اسم و ... رو پشت سر گذاشتیم که کاملا دچار اشتباه بودیم
عزیزم میخوام بهت بگم خیلیییییی دوستت داریم ! حالا همش لباسای خوشگل خوشگل برات میخریم و گیره سر نانازی میخریم و کلی لوازم خوشگل دخترونه برات تهیه میکنیم
همه مون عاشقتیم
زودتر بیا
راستیییی چون از همون اول گفتیم اگر دخملی جونمون شدی ، اسمت رو
" گلشید " میذاریم ، واسه همین برای تو ، همین نام در نظر گرفته شده ایشالا