رویای گــلشـن

حرفای من با دلبندم

1392/8/25 23:30
نویسنده :
152 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز مادر

امروز شنبه 25/8/92 ساعت 23:30 دقیقه ست . خاله شمایل آمده و برای تو یه کیک خوشکل خریده . ببین خاله ها چقدر دوستت دارن ! خاله شبنم و خاله شیرین وقتی که فهمیدن که تو توی وجود من داری رشد میکنی از خوشحالی برایت شیرینی خوشمزه آوردن و حالا خاله شمایل هم برات یه کیک قشنگ و خوشمزه آورده

مامان جان حالا که خاله هایت اینقدر دوستت دارن ، من انتظار دارم وقتی که بزرگ شدی به خاله هایت و کلا بزرگترهایت خیلی احترام بگذاری .

امشب بابات خیلی زود خوابید البته بابات برای اینکه صبحا زود بیدار میشه همیشه زود میخوابه . منم پای تلویزیون بودم تا ساعت 2:15 شد که رفتم بخوابم و هنز چشمام گرم نشدهبود که صدای بابات رو شنیدم که صدام میزد وقتی جوابش رو دادم گفت پاشو به نی نی صبحانه بدیم و من با تعجب گفتم که تازه ساعت 2:30 هست !!! بابات که حسابی خوابیده بود فکر کرد صبح شده و خبر نداشت که من و تو تازه خوابیده بودیم !

کیک خوشمزه ی خاله شمایل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

♥ مینا مامان ثمین سادات ♥
29 آبان 92 23:20
دست خاله های مهربون دردنکنه وای قسمت بابایی خیلی باحال بود
خاله شبنم
پاسخ
مرسی بابایی نصفه شبی